روز تولدم یه ویرونه بودم یه ویرونه زیبا تو عکسا لبخند زدم و به اخرین تولدی فکرکردم که باتو بودم قتی تو تجریش زیر اون طاق فی وایستادیم کیک خوردیم تورویادمه ریز میخنددیی امروز با زهرا لشینی رفتم گواهینامه ثبتنام کردم وقتی از پل هوایی رفتم بالا پرت شدم به ۵ سال قبل دنبالت میگشتم و نبودی وقتی اون مسیر باریک کنار پارک شقایقو راه میرفتم هی اوم م هیجی نگم هی نگم یهو نتونستم گفتم زهرا من بدون الینا خالیم گفتم انگار گم شدم و پیدا نشدم از جلوی در مدرسه کوثر رد شدم
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت